کد مطلب:27047
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
تكليف اين همه دروغ، ريا، بي عدالتي و...، در يك جامعهاي كه به نام جامعة اسلامي است، چيست؟ آيا همين رفتار نادرست، عاملي براي تروريسم خواندن مسلمانان (كه داراي بهترين دين هستند) نيست؟ لطفاً بفرماييد تكليف ما در اين باره چيست؟
نكته هايي دربارة مطالب بالا شايان ياد است:
1. امور ضدّ ارزشي، از قبيل: كفر، شرك، بيعدالتي، دروغ، ريا، فساد، ظلم و... در جوامع ديگر به ويژه در دنياي غرب، در مقايسه با جامعة ما بيشتر است.
2. وجود امور منفي و ضدّ ارزشي، مانند: دروغ، ريا، بي عدالتي و...، در جامعة اسلامي، انكارناپذير است و رواج آن حتي اگر كم باشد، سبب تأسف است و براي ريشه كن كردن آن، بسيج همگاني را ميطلبد. برخي امور به تك تك افراد جامعه باز ميگردد براي مثال، اين فرد است كه نبايد دروغ بگويد، يا نبايد ريا كند، يا نبايد ارزشهاي منفي در وجودش راه دهد; اما بعضي مسائل دربارة حكومت و مديريت است; دولت مردان، ميتوانند با قوانين خوب و اجراي خوب بخش عمدهاي از بي عدالتيها و... را از بين ببرند; از اين رو، براي از بين بردن ضدّ ارزشها، هم ملت و هم دولت بايد با جدّيت كامل برخورد كنند، و اين مهم تنها در ساية ايمان و تقوا، محقق ميشود:
يَـََّأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوَّاْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّ ?‹َاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ;(انفال،29) اي كساني كه ايمان آوردهايد! اگر از ] مخالفت فرمان[ خدا بپرهيزيد، براي شما وسيلهاي براي جدايي حق از باطل قرار ميدهد ]و روشن بيني خاصي كه در پرتو آن، حق را از باطل خواهيد شناخت[ و گناهان شما را ميپوشاند و شما را ميآمرزد و خداوند فضل و بخشش عظيم دارد.
بديهي است راه نجات از بدهيهاي اخلاقي و عملي، تقوا است. پيامبر اكرمدر اين باره ميفرمايد: من آيهاي را ميشناسم كه اگر تمام انسانها دست به دامن آن زنند، براي حل آن مشكلها كافي است; سپس آية 2 سورة طلاق كه دربارة تقوا است را تلاوت فرمود و بارها آن را تكرار كرد.(بحارالانوار، مجلسي;، ج 67، ص 281، مؤسسه الوفأ.)
هم چنين امام عليدر اين باره ميفرمايد: انسان هيچ گاه طعم ايمان را نميچشد تا دروغ را ترك گويد، خواه شوخي يا جدّي باشد.(كافي، كليني ;، ج 3، ص 340، دار الكتب الاسلامية.)
از اين آيات و روايات استفاده ميشود، بهترين راهِ از بين بردن بديها در جامعه، تقويت ايمان و تقوا در تك تك افراد است.
معارف و احكام اسلام، همهاش خير، بركت، معنويت، عدالت، برابري، صفا، صميميت، محبت، ايثار، ياري كردن هم نوع، پرهيز از صفات ناپسند، مانند: دروغ، ظلم و... است; اين كه مسلمانان به بخشي از دستورها عمل نموده، به بخشهاي ديگر آن عمل نميكنند و چهرة اسلام را بد جلوه ميدهند، حساب ديگري دارد و اسلام از اين گونه افراد ضربههاي بسيار ديده است. اصل در اسلام، رحمت و بخشش است، مگر آن كه در جايي ظلم، فساد و بي عدالتي باشد كه با آن مبارزه ميكند; اما برخي اعمال از سوي بعضي مسلمانان مانند: طالبان در افغانستان، بن لادن و القاعده كه كه از تربيتيافتگان دست استكبار هستند و با تفكرهاي خشك و متحجرانه و اعمال خشن خود، اسلام را دينِ خشونت معرفي ميكنند و باعث ميشوند مسلمانان را تروريسم بخوانند، به اسلام ناب محمديربطي ندارد و صدافسوس كه اسلام عزيز، همواره اين گونه انحرافها را در كنار خود تحمل كرده است. به تعبير ديگر، عنوان خشونتطلبي به مسلمانان دادن، يا مسلمانان را به تروريسم متهم كردن، نه به خاطر اين است كه بنلادن يا طالبان يا صدام و... مرتكب پارهاي كارها شده يا ميشوند، بلكه اين اتهامات به عنوان يك دكترين و شيوهاي است كه استكبار جهت مقابله با اسلام واقعي به كار گرفته است، تا اسلام خواهي ملل مسلمان و غيرمسلمان كه روز به روز بعد از پيروزي انقلاب اسلامي رشد و بالندگي بيشتري مييابد به ركود و ايستادگي وادارد.(ر.ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 24، ص 236 - 238، دار الكتب الاسلامية / همان، ج 11، ص 414 - 415.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.